آیت الله بیست و سی
وای اگر بیست و سی حکم جهادم دهد
مادر تردید را نر میکنم
بعد از این تشکیک کمتر میکنم
سی دقیقه بیست و سی تا بیست و یک
هرشب این ساعت لبی تر میکنم
شب به شب مست از شراب بیست و سی
میزنم خر غلط و عرعر میکنم
از جناب خر فراتر میروم
هرچه میگویند باور میکنم
بیست و سی وقتی نصیحت میکند
حس مومن پای منبر میکنم
ماه پیش از کسر جمعیت که گفت
با زنم الله و اکبر میکنم
از همان شب تا کنون لاینقطع
زندگی را توی بستر میکنم
همسرم را با تلاشی با شکوه
بعد هر نه ماه مادر میکنم
همسرم حتی اگر نازاستی
میروم یک کار دیگر میکنم
فی المثل تغییر جنسیت دهم
بعد از آن بی وقفه شوهر میکنم
گر شدم مادر چه بهتر، گر نشد
در شکم تا دسته خنجر میکنم
ببست و سی،بشار اسد،کیتی پری
عشق بازی با سه دلبر میکنم
بیست و سی! از غرب از ابلیس گو
قدری از سانسور در پاریس گو
از فشار اقتصادی در ژاپن
تا فشار قبر آقای شارون
از سوییس و مردم جانیش گو
از هنرمندان زندانیش گو
از رواج جرم در لندن بگو
از وکیلانی که در بندن بگو
از عمو سامی که سوزاکی شده
تا سناتورهای تریاکی شده
از جنون گاوی و طاعون و سل
تا گدایی کردن بابانوئل
بیست و سی! دریای صدق و راستی
پخش کن اخبار را درخواستی
چند صد میلیون مسیحی رفته قم
نومسلمان گشته و برگشته رم
اسقف حج رفته ی مـُحـرِم شده
پاپ سنت کردهی مسلم شده
کاردینالهای همیشه با وضو
بیست و سی! از این خبرها هم بگو
بیست و سی ما را هدایت میکنی
بعد احساس رضایت میکنی
بعد من از تو حمایت میکنم
امر کن بنده جنایت میکنم
تا که حلق یک نفر جر میخورد
پشم روشنفکرها فر میخورد
با جنایت بنده دلخور میشوم؛
در عوض فرداش دکتر میشوم
بیست و سی! من بی تو سارق میشدم
تو نبودی من منافق میشدم
عاشقانه میفشارم دست تو
دست حق را میسپارم دست تو