دوبیتی های مستند

شریف بن شریف بن شریفم

تمام بی شرف ها را حریفم

دو دو تا می شود ده تا سند هست!

اگر فرضاْ نشد ده تا به کیفم!

 

من از صلب مه و ناهید هستم

به شدت قابل تمجید هستم

تمام عضوهایم هاله دارند

برادر زاده ی خورشید هستم!

 

این مطلب ادامه دارد...

سوخته

 

در آسمان نمانده جز سحابهای سوخته

ستاره های نیمه جان شهابهای سوخته

 

دوباره زنده می شود سوالهای بی دریغ

دوباره محو می شود جوابهای سوخته

 

جماعتی کشان کشان به سمت هیچ سو روان

شبیه کوچ ماهیان در آبهای سوخته

 

عطش رسیده تا گلو نفس نمی رود فرو

نصیب تشنگان فقط سرابهای سوخته

 

میان تاکها رها گدازه های بادها

به شاخه ها نمانده جز شرابهای سوخته

 

درختهای سوخته بدل به دار می شوند

و روی شاخه ها پر از طنابهای سوخته

 

عذابهای منتشرـ  کلاغها کلاغها ـ

رها میان دشتی از عقابهای سوخته

 

زمین مذاب می شود زمان حباب می شود

مذابهای شعله ور حبابهای سوخته

 

به دست پنجه های غم دلم مچاله می شود

درست مثل آتش و کتابهای سوخته

 

چگونه باز گو کنم قیامتی ست بی کسی

قیامتی که دیده ام به خوابهای سوخته